کد خبر: ۴۰۸۳۳
تاریخ انتشار: ۱۵:۳۱ - ۲۶ آبان ۱۳۹۳ - 2014November 17
شفاآنلاین-کودک باشی، روز اول عید هم باشد و بیشتر از فهم کودکانه‌ات، بدانی که امروز برای تو فرقی با باقی روزها ندارد. کودک باشی و روز اول عید، سرت را گرم کنی به اسباب بازی‌های پیشکشی و دوستانی که واژه غریب خانواده را در بودنشان معنی کرده‌ای. کودک باشی و در مقیاس‌های کودکانه‌ات، عدد عیدی‌های نگرفته، هیچ جوره جمع نشود در تمام دید و بازدیدهای نرفته‌ات. کودک باشی و عید برایت فقط یک کلمه باشد که انگار قرار است دنبالش یک عالمه شادی بیاورد.
به گزارش شفا آنلاین،آدم‌های خوب برایت لباس‌های نو آورده‌اند و تو، دلت پر بکشد برای اینکه به کسی نشانشان دهی. بروی روی پای پدربزرگی بنشینی و او قربان صدقه روبان روی دامن قرمز، یا پاپیون جلیقه سرمه‌ای ات برود.
کودک باشی و روز اول عید، در بزرگ باز شود و آدمی با قیافه مهربان بیاید تو و تمام صورتش پر از خنده باشد، وقتی که دست روی سرت می‌کشد.با تمام فهم کودکانه‌ات، فهمیده‌ای که آدم مهمی است؛ می‌گویند رئیس‌جمهور؛ و تو، با سادگی معصومانه‌ات، جای اینکه مثل بزرگترها دستپاچه شوی، دلت می‌خواهد بروی و لباس‌های نوات را بیاوری و نشانش دهی...

روحانی آدم مهمی است. رئیس‌جمهور است. کلی وزیر و معاون دارد. به این راحتی هم نمی‌شود رفت و او را دید؛ با این همه روز اول عید، جای اینکه مثل بزرگترها بنشیند تا آدم‌های مهم به دیدنش بیایند، یکراست می‌رود شیرخوارگاه و نخستین میهمان نوروزی کودکان بی‌سرپرست می‌شود. می‌نشیند سر سفره هفت سینشان و می‌گذارد با صدای کودکانه، برایش شعر بخوانند. می‌گذارد با او خودمانی شوند و از سر و کولش بالا بروند. عیدی شان را هم می‌دهد تا شادی دید و بازدید را مضاعف کند.
روحانی البته نخستین بارش نیست که از این کارها می‌کند. قبل ترش در دی ماه 92، روز اربعین می‌رود شیرخوارگاه ترکمانی تهران، تا کنار کودکان عزاداری کند و شاهد شور حسینی کودکانه‌شان باشد و وقتی از او می‌پرسند چرا روز اربعین را برای حضور در شیرخوارگاه انتخاب کرده‌اید، می‌گوید: «نام و عزای امام حسین(ع) برای من در کنار کودکان بی‌سرپرست که با مشکلاتی در زندگی مواجه هستند، دلچسب‌تر بود و مطمئناً این عزیزان مورد توجه خداوند و ائمه اطهار(ع) خواهند بود.»
تاسوعای امسال هم برای ساکنان کوچک شیرخوارگاه آمنه، حال و هوای دیگری داشت. روحانی باز هم دلش را سپرد به نوای دل کودکان تنها و میهمان آنها شد؛ همان‌ها که «فرزندان ملت ایران» خطابشان کرد.
«همان‌گونه که ما به علی اصغر امام حسین(ع)به عنوان کوچکترین سرباز صحنه کربلا احترام می‌گذاریم و در برابر عظمت این کودک سر تواضع فرود می‌آوریم باید همه شیرخوارگان و کودکان را که نیاز به کمک دارند، در مسیر آن حضرت و پیروان ایشان ببینیم و به آنها یاری و کمک برسانیم.»
این گفته‌ها از زبان کسی است که خودش را نتیجه اعتماد و انتخاب ملت می‌داند و نمی‌خواهد هیچ لحظه‌ای را برای بهبود زندگی آحاد جامعه بویژه آسیب دیدگان اجتماعی از دست بدهد.
روحانی در این دید و بازدیدها، تنها نبوده است. حسین فریدون دستیار ویژه‌اش، علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی و همایون هاشمی رئیس سازمان بهزیستی، یاران رئیس جمهور در این دیدارها بوده‌اند و دیگر به چهره‌هایی آشنا برای میزبانان کوچک تبدیل شده‌اند.
رئیس جمهور که سودای شاد کردن دل کودکان بی‌سرپرست را دارد، از دل خسته سالمندان هم غافل نمی‌شود؛ شاهدش دیدارهایی است که به مناسب‌های مختلف از خانه سالمندان دارد. او می‌داند که چقدر تلخ است در روز پدر، چشم به راه عزیزی باشی که هر لحظه خیال می‌کنی از راه خواهد رسید. به خاطر همین است که یک بغل گل برمی دارد و می‌رود سراغ پدران پیر و دل شکسته؛ یا روز شهادت حضرت فاطمه(س)، میهمان سرزده خانه سالمندان می‌شود تا در کنار مادران و پدران پیر، برای بانوی پهلوشکسته اشک بریزد.
روحانی آدم مهمی است. هیچ کدام این کارها را هم که نکند، باز چیزی از مهم بودنش کم نمی‌شود. با این‌حال چرا دیدار از این دو گروه آنقدر برایش مهم است تا جایی که حتی همسرش و همسران وزرای کابینه‌اش هم، به تبعیت از او چنین بازدیدهایی را ترتیب می‌دهند.
دکتر سید حسن حسینی، جامعه شناس و استاد دانشگاه ، به بیان دلایل این مسأله می‌پردازد و می‌گوید: «معمولاً رؤسای جمهوری کشورها و بخصوص همسران آنها فعالیت‌های خیرخواهانه در ارتباط با اقشار ضعیف جامعه انجام می‌دهند.
در کشور ما نیز آقای روحانی به عنوان رئیس جمهوری، این سنت را با دیدارهای خود از شیرخوارگاه‌ها و خانه سالمندان، در جامعه نمود می‌دهد.»
به عقیده حسینی، رئیس جمهوری در انجام این بازدیدها، دو هدف عمده را دنبال می‌کند. یکی اینکه مردم توجه کنند که در مجموعه جمعیتی کشور، قسمت‌هایی هستند که محرومیت بیشتری دارند که لزوماً محرومیت اقتصادی نیست و در واقع، محرومیت طبیعی محسوب می‌شود که گرچه محدود است، اما از اهمیت برخوردار است.
به عنوان مثال، کسی که در خانه سالمندان زندگی می‌کند، ممکن است به لحاظ مالی ثروتمند باشد، اما در شرایطی به سر می‌برد که مطلوب او نیست. کودکانی هم که به هر دلیل پدر و مادر خود را از دست داده‌اند، گرچه ممکن است تعدادشان زیاد نباشد، اما به هرحال در این جامعه زندگی می‌کنند و وقتی بزرگ شوند، وارد همین جامعه می‌شوند و باید به آنها توجه شود؛ در واقع باید توجه مردم به این گروه‌ها معطوف شود.
 الگویی محبوب برای مردم
 اینکه روحانی، روزهای خاصی را برای سرکشی به کودکان بی‌سرپرست و سالمندان انتخاب می‌کند، حتماً دلیلی دارد، وگرنه می‌توانست هر روز از سال را به این کار اختصاص دهد.  دکتر حسینی، دلیل این کار رئیس جمهوری را در قالب هدف دوم او برای این‌گونه دیدارها تشریح می‌کند: «همه می‌دانیم  روزهای خاصی در فرهنگ ما وجود دارد که معنی خاصی دارند؛ روزهایی مثل مناسبت‌های مذهبی و نوروز. رئیس جمهوری با انتخاب این روزها برای سرکشی به این گروه‌ها، در واقع می‌خواهد این پیام را برساند که ما می‌توانیم در روزهای خاصی مثل تاسوعا که مردم همه دور هم جمع هستند، به سراغ کسانی برویم که نمی‌توانند در این جمع‌ها حاضر باشند که قطعاً ثواب زیادی هم دارد.»
زندگی بالا و پایین‌های زیادی دارد. کسی نمی‌داند، آینده چه وقایعی را برایش رقم می‌زند. می‌توانید خودتان را یک لحظه بگذارید جای افرادی که روزگار آنقدرها که باید با آنها سر سازگاری نداشته است. نمی‌شود در دل جامعه زندگی کرد و تافته جدا بافته بود و این نکته‌ای است که حسینی بر آن تأکید می‌کند و می‌گوید: «یکی از کمبودهای جامعه ما، بی‌توجهی مردم نسبت به همنوعانشان است. بیشتر مردم عقیده دارند که دنیای صنعتی، کاملاً بی‌روح شده است اما در واقع این‌طور نیست و ممکن است افراد در بخش هایی، فردگرا شده باشند اما در کل، این‌گونه نیست. بر همین اساس هم هست که تبلیغات و فرهنگسازی در رابطه با مسائل انسان دوستانه، باعث جذب مردم به این قبیل کارها می‌شود و چه بهتر که این کار از سوی افراد مشهور و محبوب انجام شود.»
حرف شهرت و محبوبیت که می‌شود، ذهن می‌گردد به دنبال آدم‌های مشهور؛ آدم‌هایی مثل هنرپیشه‌ها و ورزشکاران؛ حالا حسابش را بکنید که شخص رئیس جمهوری، با آن همه شهرت و محبوبیت، برود و همنشین کودکان تنها و سالمندان گوشه نشین شود.
این جامعه شناس تأکید می‌کند فرهنگسازی ازطریق چهره‌های رسانه‌ای و مورد توجه، تأثیر بیشتری روی مردم دارد. به هرحال زمانی که شخصی مثل رئیس جمهوری از چنین مکان‌هایی بازدید می‌کند و این برنامه از سوی رسانه‌ها پوشش داده می‌شود و به اطلاع مردم می‌رسد، آنها پیش خودشان فکر می‌کنند که مثلاً می‌توانستند روز تاسوعا به دیدن این بچه‌ها بروند و برایشان نذری ببرند و کنار آنها عزاداری کنند.  او معتقد است این کار قطعاً نتیجه مثبت دارد و مثبت بودن نتیجه آن هم به دلیل جایگاهی است که این افراد در جامعه دارند و توجهی که به آنها می‌شود. دقیقاً به همین دلیل ورزشکاران و هنرمندان در سراسر دنیا، در کارهای خیریه شرکت می‌کنند تا مردم عادی هم با مشاهده کارهای آنها، تشویق شوند که در مقیاس کوچک‌تر و تا جایی که توانشان اجازه می‌دهد، در انجام چنین کارهای خیرخواهانه‌ای شرکت کنند. در واقع مردم باید یاد بگیرند موهبت‌هایی که در زندگی دارند، با دیگران تقسیم کنند که این تقسیم داشته‌ها، ابتدا از آشنایان شروع می‌شود و بعد در سطح جامعه انتشار می‌یابد.  پیرباشی، روز پدر هم باشد و به اندازه سال‌های رفته عمرت، بدانی که امروز دلت می‌خواهد جای دیگری باشی. پیر باشی و روز پدر، سرت را گرم کنی به جدول روزنامه و دوستانی که واژه دلتنگ‌کننده خانواده را در بودنشان معنی کرده‌ای.
پیر باشی و در مقیاس‌های ذهنی‌ات، عدد روزهای رفته، هیچ جوره برابری نکند با حجم تنهایی هایت. پیر باشی و روز پدر برایت فقط یک کلمه باشد که انگار قرار است دنبالش یک عالمه دلتنگی بیاورد. پدربزرگ باشی و دلت پر بکشد که نوه کوچکت بیاید روی زانویت بنشیند و تو قربان صدقه روبان روی دامن قرمز یا پاپیون جلیقه سرمه‌ای‌اش بروی.
روز پدر باشد و دلتنگ باشی و ناگهان در بزرگ باز شود و کسی بیاید تو که صورتش پر از خنده باشد، وقتی گل رز سرخ را به دستت می‌دهد و تو او را خوب می‌شناسی؛ روحانی آدم مهمی است...
ایران
برچسب ها: کودکان ، عید ، دوستان
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: